پشتکار: کلید واقعی موفقیت، برتری بر استعداد
در دنیای امروز که رقابتها و چالشهای فراوانی وجود دارد، افراد معمولاً با یک سوال اساسی مواجه میشوند: پشتکار مهمتر است یا استعداد؟ این مسئله یکی از بحرانیترین موضوعاتی است که در موفقیت یا شکست افراد نقش دارد. در این مقاله سعی میکنیم به بررسی این موضوع پرداخته و به نتیجهای مناسب برسیم.
استعداد یا پشتکار؟
استعداد معمولاً به تواناییها و قابلیتهای ذاتی اشاره دارد که افراد از پیش با آنها متولد میشوند. از سوی دیگر، پشتکار به اراده، تلاش و تصمیمگیری برای رسیدن به یک هدف یا موفقیت اشاره دارد. در بسیاری از موارد، افراد با استعداد بالاتر موفقیتهایی در زندگی دارند، اما این موفقیت بیشتر به پشتکار و تلاشهای آنها تعلق دارد تا به استعداد ذاتی آنها.
پشتکار، کلید موفقیت
پشتکار نقش مهمی در رسیدن به موفقیت دارد. چیزی که افراد موفق از دیگران متمایز میکند، پشتکار و تصمیمگیریهایشان برای رسیدن به اهداف است. پشتکار به افراد اجازه میدهد که در مواقعی که با موانع و چالشها مواجه میشوند، ادامه دهند و به دنبال راههای جدید برای رسیدن به هدف خود بگردند.
استعداد و تنبلی
اگرچه استعداد میتواند به شما کمک کند تا سریعتر و با کیفیت بالاتری موفقیتهایی کسب کنید، اما اگر با تنبلی و عدم تلاش همراه باشد، ارزش کمتری دارد. افرادی که به استعداد خود اتکا کرده و تنبلی به خرج دادهاند، معمولاً نتایج موفقیت آوردهای نخواهند داشت.
پشتکار و رشد
پشتکار میتواند به شما کمک کند تا در هر زمینهای رشد کنید. حتی اگر در ابتدا استعداد کمی داشته باشید، با تلاش، تمرین و پشتکار میتوانید به موفقیتهای بزرگی دست یابید. همچنین، پشتکار میتواند شما را ملزم به یادگیری، تلاش و پیشرفت مداوم کند.
با توجه به بررسیها و مطالعات مختلف، میتوان نتیجه گرفت که پشتکار مهمتر از استعداد است. البته استعداد نیز نقش مهمی در موفقیت افراد دارد، اما بدون پشتکار و تلاش، استعداد وجودی نخواهد داشت. افراد موفق، علاوه بر استعداد، پشتکار بالا، اراده قوی و تصمیمگیری برای رسیدن به اهداف خود دارند.
بهتر است که همیشه به دنبال ارتقاء پشتکار خود باشیم و از استعدادهای ذاتی خود نیز بهرهبرداری کنیم، اما اگر بین پشتکار و استعداد باید انتخاب کرد، پشتکار همواره بهترین گزینه است.
از دیدگاه نیچه
نیچه این موضوع را اینگونه توضیح میدهد:
خودبینی ما، خود دوستی ما، مکتب فکری نوابغ را ترویج می دهد چون اگر به نبوغ به صورت چیزی جادویی نگاه کنیم مجبور نیستیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم و نقصهایی را در خودمان تشخیص دهیم. وقتی به یک انسان میگوییم ابرانسان یعنی آنکه دیگر نیازی به رقابت نیست!
این توضیح نیچه به ما میگوید که چرا دوست داریم موفقترین افراد را صرفاً استعداد خالص بدانیم، زیرا اگر بگوییم آنها با تلاش به اینجا رسیدهاند آنگاه یک الزام در ما ایجاد میشود که چرا من تلاش نکنم و به این جایگاه نرسم، اما آیا این صحبت به این معناست که افراد موفق بیاستعداد هستند، قطعا خیر! آنها حتماً استعداد بالایی در کار و رشته خود داشته اند، اما مسئله اینجاست که ما سالها تلاش و زحمت و شکستهای آنان را ندیدهایم ما زمانهایی که آنها از فرط خستگی تمرین بیهوش میشوند را ندیدهایم و فقط نتیجه نهایی را نگاه میکنیم و فکر میکنیم این نتیجه از آسمان نازل شده است.
مهارتها نتیجه استعداد و تلاش هستند، شخص در موضوعی خود را با استعداد میداند و سپس با تلاش و پشتکار آن را شکوفا میکند. موفقیت نتیجه مهارت و تلاش است، مهارتی که با تلاش بسیار زیاد و ناشی از یک استعداد اولیه به دست آمده و حالا با تلاشی چند برابر مجدداً شکوفاتر شده و به موفقیت منجر میشود. لازم است بدانیم که مهارت و استعداد معادل موفقیت نیستند، بدون تلاش و پشتکار استعداد شما چیزی بیشتر از پتانسیلهای تحقق نیافته نیست. بدون تلاش مهارتهایتان چیزی بیشتر از آنچه میتوانستید انجام دهید ولی انجام ندادهاید نیست. با تلاش استعداد به مهارت تبدیل میشود و درست در همان زمان تلاش مهارت را بارور میکند.
افراد با پشتکار تصویر روشنی از اهداف و خواستههای خود دارند. مسلماً کسانی که هنوز اهدافشان مشخص نبوده و برنامه و زمانبندی مشخص و گامهای منظمی برای رسیدن به آن طراحی نکردهاند بالطبع پشتکار لازم برای رسیدن به هدف را ازخودشان نشان نمی دهند.
گرچه خالی کردن میدان در مواجهه با موانع آسان است و شاید با وجود موانع میتوان با حس بهتر و بدون عذاب وجدان از اهداف دست کشید اما افرادی که از پشتکار و اراده قوی برخوردارند از موانع بعنوان چالشهایی برای مبارزه یاد میکنند.